بهارمـــــــ آرزو ستــــــ ツ

مثبتـــ های من همیشه شرقی اند

بهارمـــــــ آرزو ستــــــ ツ

مثبتـــ های من همیشه شرقی اند

63

خیلی وقت است میخواهم برایت بنویسم 

میدانم این نوشته هرگز به دستت نمیرسد هرگز نمی خوانی اش ولی دوست داشتم بنویسم هر انچه در دل نمی خواهد بماند. قدرت فریادش را ندارم فقط مینویسمش

 

ادامه مطلب ...

62

گابریل گارسیا مارکز


اقای گابریل گارسیا نویسنده معروف کلمبیایی بود که 29 فرودین 93 یعنی همین امسال در سال 87 سالگی در اثر بیماری در گذشت . بارها نوشته ها و قطعه های ادبی ایشون رو تو صفحات اینترنتی دیدیم و خوندیم .

 سیزده خط برای زندگی،  را خیلی دوست دارم:


1- دوستت دارم نه به خاطر شخصیت تو، بلکه بخاطر شخصیتی که من در هنگام با تو بودن پیدا میکنم 

2-هیچ کس لیاقت اشکهای تو را ندارد و کسی که چنین ارزشی دارد باعث اشک ریختن تو نمیشود

3- اگر کسی تو را انطور که میخواهی دوست ندارد،به این معنی نیست که تو را با تمام وجودش دوست ندارد.

4- دوست واقعی کسی است که دستهای تو را بگیرد ولی قلب تو را لمس کند.

5- بدترین شکل دلتنگی برای کسی ان است که در کنار او باشی و بدانی که هرگز به او نخواهی رسید.

6- هرگز لبخند را ترک نکن حتی زمانی که ناراحتی، ممکن است کسی عاشق لبخند تو شود.

7- تو ممکن است در تمام دنیا فقط یک نفر باشی ولی برای بعضی افراد تمام دنیا هستی.

8- هرگز وقتت را با کسی که حاضر نیست وقتش را با تو بگذراند، نگذران.

9- شاید خدا خواسته است که ابتدا بسیاری از افراد نامناسب را بشناسی و سپس شخص مناسب را،به این ترتیب وقتی اورا یافتی بهتر میتوانی شکر گزار باشی.

10- به چیزی که گذشت غم نخور،به چیزی که پس از ان امد لبخند بزن.

11- همیشه افرادی هستند که تو را می ازارند، با این حال همواره به دیگران اعتماد کن فقط مواظب باش به کسی که تو را ازرده ، دوباره اعتماد نکنی.

12 - خود را به فرد بهتری تبدیل کن و مطمئن باش که خود را میشناسی قبل از انکه شخص دیگری را بشناسی و انتظار داشته باشی او تو را بشناسد.

13- بیش از حد خود را تحت فشار نگذار بهترین چیزها در زمانی اتفاق می افتد که انتظارش را نداری. 

61

از نشان دادن خود واقعی ام هراس دارم

میترسم از برداشت های دیگران 

خجالت میکشم از بازگویی خواسته هام


ولی دیگر تمامش میکنم 

از امروز جور دیگر خواهم بود

خود واقعی ام خواهم بود،خودم را با تمام وجود ابراز خواهم کرد ،پرده ها را کنار خواهم کشید.

بیا، حال میتوانی من واقعی را ببینی بدون هیچ لفافه ای .

60

جمعه رفتم کاشان

عالی بود .حمام فین کاشان- مشهد اردهال و در اخر نیاسر و ابشار و گلاب گیری

قسمت اخر ،ابشارشو خیلی دوست داشتم محشر بود .پر از زیبایی 

دلم میخواست فقط زل بزم به اون ابشار و نگاش کنم .تا الان هیچ منظره طبیعی ،اینقدر منو محو خودش نکرده بود .حیف خیلی شلوغ بود و نمیشد در سکوت و تنهایی به صدای زیبای ابشار گوش کرد.

59

روز پنج شنبه وقتی رفتیم برای ثبت نام ترم جدید کامپیوتر وقتی دوستم گفت بارداره ، اصلا خوشحال نشدم برعکس کلی حالم گرفته شد.سعی کردم خودم خوشحال نشون بدم تا ناراحت نشه و فکر نکنه حسودیشو میکنم .

حسادتی در کار نیست فقط فکر میکنم از زندگی چقدر عقبم .نشخوار کردن گذشته تا کی قراره ادامه پیدا کنه .

امیدوارم بتونم خودم بکشم به جلو ،حتی با اینده.

58

یک لبخند زیبا حال هر کسی خوب میکنه حتی اگه تصنعی باشه 

بیایین در تمام لحظات زندگی مون حال همدیگه رو خوب کنیم :)حتی خودمون!

57

 یه دوست خوب دیگه ای دارم اسمش حافظِ

من همیشه صداش میکنم جناب حافظ

هر وقت حوصله ندارم، باهاش حرف میزنم و صد البته از راهنمایی های خوبش استفاده میکنم 

گاهی اوقات که دلم گرفته اس خیلی باهاش درد و دل میکنم ،انصافا رفیق بامرام و عالمیه

روحش شاد

56

همیشه  اینطوری بودم که وقتی هدفی داشتم یا از چیزی خوشم میومد ،تمام تلاشمو میکردم به اون هدف برسم.مهم برام تلاش بود برای رسیدن نه فقط داشتن اون هدف

اگه تلاش برای رسیدن نکنم تمام عمرم حسرت اینو میخورم که چرا تلاشمو نکردم .برام مهم نیست به هدفم برسم یانه ! مهم تلاشه


وقتی به گذشته فکر میکنم نمیدونی چقدر خجالت میکشم از خودم از خودت

فکر میکردم حالا که کسی هست خیلی به فرد ایده الم نزدیکه باید همه تلاشمو بکنم بهش برسم  ولی هنوزم نمیدونم کجای کارم اشتباه بوده ! شاید به زور میخواستم هممه چی مطابق خواسته من پیش بره 

شایدم میخواستم به زور نظرمو به کسی تحمیل کنم

هر چی بوده الان شرمندگی اش برام مونده وقتی یادم میوفته خیلی خجالت میکشم .

هیچ وقت نخواستم با کسی بازی کنم .خلاصه از مخاطب گرامی عذر میخوام .


55

این هفته ای که گذشت، هفته وفور رحمت الهی بود:)

اول هفته وقتی که خیلی عجله داشتم و سوار ماشین شخصی شدم، دیدم راننده اقایون سوار نمیکنه و فقط جلو زنها نگه میداره اولش کمی ترسیدم که این چه جورشه؟ بعدش گفتم به من چه !خوشش میاد سوارشون نکنه!

وسطای راه اقا نطقشون باز شد و شروع کرد به صحبت

شروع به معرفی خودش و محل کارش کرد.و اینکه اگه بخوام میتونه واسم کار جور کنه .

منم کلا همیشه در ارزوی کار مرتبط با رشته ام هستم و همیشه جوابم به کارای دیگه نه بوده و کلا بیخیال موقعیتهای استثنایی میشم در نتیجه کار به اون باحالی ردش کردم .بعدا که تو خونه بهش فک کردم گفتم چرا خب شماره ازش نگرفتم؟؟ و تازه به عمق فاجعه پی بردم.

بله ما از اوناشیم که بیان دم خونه التماس هم کنند نمیریم بعد میگیم دنبال کاریم:)

چند روز بعد تو اتوبوس داشتم فکر میکردم نکنه خدا در رحمتی بروم باز کنه و من ندونسته ببندمش؟

اخه چرا فک نکرده نه گفتم! که ناگهان خانم رو به رویی پرسید میشه شماره بدین باهم صحبت کنیم؟

هاج و واج مونده بودم چی بگم بهش ؟ خانم محترم و موقری به نظر می امد گفتم اینم لابد یه در دیگه است حالا یه شماره بدم به جایی برنمی خوره که!شماره رو دادم گفتم باداباد شاید شاهزاده ماهم این طوری بخواد بیاد:)

خلاصه فرداش زنگ زدن و با خواهر اق داماد صحبتی کردیم دیدیم شازده ، نظامی هستند و 3 سال ماموریت داره در بندر چابهار

بیشتر حرف زدیم دیدیم نه شرایط سختی داره ماهم حرفایی زدیم که معلوم بود فرار میکنند:) پس خیلی مودبانه و زیر پوستی نه خود را اعلام فرمودیم:)))



+ خدایا فرصتهایی که منتظرشم را مهیا کن

54

پارسال که سال مار بود سال بسیار تلخی بود بهتره بگم مثل زهر مار بود واسه من. وبسیار هم زود و سریع گذشت ولی امسال سال اسبه .حتی وقتی به اسمش فکر میکنم به نظرم ارامش بخشه و خیلی هم اروم اروم پیش میره با صبر و حوصله

فروردین سه روزه که تموم شده ولی انگار خیلی وقته عید پشت سر گذاشتیم.

خدایا امسال را برای همه بسیار پربرکت و عالی قرار بده.پر از اتفایی که منتظرشیم.

53

خدایا این دوستان خوب برامون همیشه حفظ کن :))

52

با خودم شعر میخوندم جلو اینه؛ 

هر کجا هستم باشم اسمان مال من است.

همه جا اسمون یه رنگه...

بلافاصله یاد اسمون ابی و ابرهای سفیدش افتادم.یادم اومد تو نقاشی های دوران بچگی ام همیشه اَبرای من ابی رنگ بود و اسمون سفید! کاملا عکس واقعیتش.واقعاچرا :)


+ریا نشه ولی نقاش قَدَری بودم:))

51

به نظرت چجوری میشد اگه بارون به جای اینکه دونه دونه بباره ،یهویی یه تانکر اب از اون بالا میریخت روسرمون

خب گرفتی چی شد! منظورم اینه که یه کمی هم صبر پیشه کن وقتی یه چیزی کم کم از راه برسه جالب تر و دلنشین تره دیگه، نکنه همون یه تانکر اب ترجیح میدیسوال

50

چقدر امروز روز قشنگیه

هوای ابری و اروم

امروز روز شرف شمسه

هم جالبه هم قشنگه.عاشق معنویات و دنیای ماوراالطبیعه ام. دنیای ما مثل همون ایسبرگی می مونه که فقط 1/10 ان همیشه دیده میشه .خیلی چیزا پشت پرده ایه که جور دیگر بایددید:)

تا بوده عاشق متافیزیک و انرژی های کیهانی بودم سعی کردم ادم خرافاتی نباشم و به سمت چیزی که با علم هم بشه تعریفش کرد ،برم.

دنبال چراها زیاد نریم به جای دنبال کردن ذهن استدلالی ،کماکان به سمت هدف نگاه کنیم.

49

وقتی ادما شروع به صحبت می کنند اولین جملاتی که میگن مشخص کننده دغدغه های ذهنی شونه و یا به عبارتی براشون خیلی مهمه که در ابتدای کلام بهش اشاره میکنند . 

با دقت به محتوای حرفای بقیه میشه پی به حقایق برد :)

48

یه زمانی (اواخرسال92) فکر میکردم چرا این همه کتاب خوندم راه کار بلدم ، جایی که لازمش دارم به دردم نمیخوره؟؟

خب تنها جوابی که داشتم این بود که یه چیزایی تو ضمیر ناخوداگاه حک شده که قابل تغییر نیست ...

خوب این فقط تا حدی درستی ولی نه 100 %

الان خیلی خوشحالم .وقتی داشتم به بزرگترین تصمیم این اواخرم (یعنی اتمام یه رابطه داغون) فکر میکردم و تو سایت دکتر شیری سیری میکردم جوابمو تو یکی از پستا گرفتم .دیدم کاری که کردم کاملا درست و به موقع بوده

برای تصمیمی که گرفتم خیلی خوشحالم اگه تا الان چند درصدی دو دل بودم ، دیگه نیستم و کاملا مطمئنم که راه درستی انتخاب کردم

اینارو گفتم که بگم درسته یه چیزایی تو ناخوداگاه هست ولی این اموختنهای بعدی و جدیدتر، کم کم  و اروم اروم کارشو میکنه و تو ذهن ادمی جا شو وا میکنه .تصمیم من برایند مطالعاتی بوده که سالها داشتم .در ظاهر این اموخته ها عمل نمیکنن ولی سر به زنگاه ،  زیر پوستی درست عمل میکنه :))ممنونم و خوشحال از این همه اطلاعات مفید و کاربردی

47

بعضیا از رنگهای خاصی خوششون میاد و یا تعصب خاصی رو یه رنگ خاص دارند. 

به شخصه ادم متعصبی نیستم از همه رنگها هم خوشم میاد البته بستگی به نوع کالا داره مثلا عاشق صورتیم ولی شلوار صورتی واسه بیرون دوست ندارم یا از  شال قرمز  متنفرم اما عاشق وسایل دکوری و مجسمه و قلب تپل قرمز رنگم مثل کادوهای ولنتاین:)

هر وقت کسی ازم میپرسه چه رنگی خیلی بیشتر از بقیه دوست داری واقعا میمونم کدوم رنگ انتخاب کنم؛ سبز ، بنفش، سفید یا صورتی ...

من همه تونو دوست دارم از هر درجه تیرگی و روشنی هم باشید باز هم زیبایید.

دوستدار شما ازفنداکـ

 


+ راستی میدونی ازفنداکـ یعنی چی ؟

46

نمیدونم چرا قبل خواب کلی حرف دارم بیام اینجا بنویسم

ولی وقتی اینجا میام همه چی یادم میره

الان هیچی یادم نیس

فقط برات ارزوی بهترینها رو دارم در سال 93

امیدوارم 93 پر از اتفاقای قشنگ واسه همه باشه حتی من :)


45

چقدر دلم رنگـ میخواد 


رنگـ های شاد


دل کوچکم تنوع میخواهد


فصلی تازه برای شروع دوباره

44

میدونی..

یه جوریم .دلم یه مسافرت طولانی میخواد .برم یه جای باحال و اروم  بی دغدغه بی استرس

نه خوشحالم نه ناراحت  خسته ام

یادش بخیر بالافاصله بعد اتمام  امتحانات ترم اخر کارشناسی رفتیم مشهد تقریبا حالم همین طوری بود واقعا تخلیه شدم از اون همه فشار روحی و ذهنی

خیلی دوست دارم خودم برم یه مسافرت 

جاش و زمانش خودم تعیین کنم 

با هر کی دلم خواست برم ،مجردی:))

یعنی میشه

اقا یکی زنگ بزنه بگه خانم فلانی بیا بریم یه مسافرت مثلا کاری ، چی میشه مگه!