وبسایت گیس گلابتون در دسترس است!

 

 دنباله وبلاگ را در این آدرس مطالعه بفرمایید.

www.gisgolabetoon.com

برای فردا یک سورپریز برایتان دارم!

کجا با همسر آینده خود ملاقات خواهید کرد؟

از نظر من مبحث دختران مجرد تمام شده است. هر چه می دانستم برای شما نوشته ام. دیروز شما آرزوی خود را ثبت کردید. برای تان دعا خواهد شد. از این پس برآورده شدن آرزوی تان به خود شما بستگی دارد. آرزوهای شما را مرتب خواهم کرد و به صورت یک پست می گذارم که همیشه جلوی چشم باشد.

برایم عجیب است که هنوز عده ای از شما می پرسید کجا با مرد دلخواهم آشنا شوم. نمی دانم من واضح ننوشته ام یا شما پستهای متعدد مرا نخوانده اید و سوال اولیه خود را در ذهن تکرار می کنید.

اگر تمرینات را انجام بدهید، سطح انرژی شما تغییر خواهد کرد و در جایی که حدس هم نمی زنید، او را ملاقات خواهید کرد. برای مثال ملاقات من و همسرم از روی نقشه و تدبیر نبود. ولی هر دوی ما از تجرد خسته شده بودیم و خدا ما را سر راه هم قرار داد.

شما دخترانی هستید که در کار و تحصیل موفق بوده اید. زیرا برای شغل و تحصیلات خود انرژی گذاشته اید. حالا برای ازدواج هم لازم است انرژی صرف کنید. اگر ترجیح می دهید بجای اقدام کردن، دست روی دست بگذارید و از روزگار شکایت کنید، می توانید به این کار ادامه بدهید. ولی ضرر خواهید کرد و تنها خواهید ماند. فقط خود شما می توانید به خودتان کمک کنید و لاغیر.

دختری که می خواهد ازدواج کند باید هر روز صد آدم جدید او را ببینند. و این میسر نمی شود مگر این که شما عادات و رفتار خود را تغییر بدهید. اگر از صبح تا شب گوشه خانه کز کرده اید، یا اگر صبح سر کار می روید و شب به خانه برمی گردید و جمعه ها پای تلویزیون و کامپیوتر می نشینید، کاری از پیش نخواهید برد.

من نمی گویم راه بیفتید و از خیابان شوهر صید کنید. آشنایی در خیابان راه خطرناکی است. نمی گویم در محیط مختلط بگردید. شاید محیط شهرتان و فرهنگ شما اجازه اختلاط را نمی دهد. ولی هر روز آدم های تازه را ببینید. زنها بخوبی می توانند شما را به خواستگار معرفی کنند. مجالس زنانه بروید. کلاسهای زنانه ثبت نام کنید.

شغلی پیدا کنید، کاری پاره وقت حتی بدون حقوق بیابید، در امور خیریه کمک کنید، به مسجد محل یا فرهنگسرای سر گوچه تان بروید، کلاس جدیدی ثبت نام کنید، تفریح تازه ای را تجربه کنید، در سمینارها و سخنرانی های مورد علاقه خود شرکت کنید.

از همه مهم تر این که برای استفاده ازموقعیت های تازه، حاضر و آماده باشید. قلب خود را باز بگذارید. چند روز پیش می خواستم سوار تاکسی شوم، از دختر خانمی که داخل ماشین نشسته بود، پرسیدم: "ببخشید خانم، آیا این تاکسی به میدان بوستان می رود؟" دختر خانم بی آن که سرش را برگرداند، با غیظ گفت: "از راننده بپرسید!" عجب آنکه خودش هم میدان بوستان پیاده شد. تا مدتی فکر می کردم آیا او هم یکی از خوانندگان این وبلاگ است و هر روز از خود می پرسد: "چرا مرد دلخواهم را نمی بینم؟" وقتی دختر خانمی آنقدر بسته و خشک است که برای جواب سوالی ساده به خود زحمت نمی دهد، صد البته که هر روز موقعیت های خود را از دست می دهد.

قلب تان را به روی همه آدمها باز کنید. تصور نکنید قرار است فقط به مردهای مجرد خوش قیافه پولدار روی خوش نشان بدهید. خیال نکنید وقتی از خود انرژی منفی ساطع می کنید، شوالیه ای سوار بر اسب سفید برای ربودن شما از راه می رسد.

دوستی از اهواز کامنت گذاشته بود و شکایت می کرد همه چیزهای خوب برای تهرانی هاست! در حالیکه هفته قبل آقای معظمی در اهواز سخنرانی داشت و هزار آدم آن روز دور هم جمع شده بودند. هزار آدمی که می خواهند زندگی بهتری داشته باشند و دیدگاه شاد و خوبی دارند. ما می گذاریم فرصت های از کف مان برود و ترجیح می دهیم هیچ حرکتی نکنیم ولی آرزومند باقی بمانیم. چرا؟

همین امروز بنشینید و 20 راه جدید برای دیدن آدم های تازه را بنویسید و برای من پست کنید. راه حل ها را برای موقعیت خود در نظر بگیرید. برای مثال ممکن است یک نفر بتواند مسافرت خارجی برود، دیگری چنین امکانی ندارد، ولی می تواند برای هم زدن آش نذری عمه اش در مهمانی شرکت کند. صد افسوس که از همین امکانی هم که دارد استفاده نمی کند و از ترس شنیدن نیش و کنایه و از غصه بی شوهری، گوشه خانه غمباد گرفته است.

خانواده تان ممکن است مایل نباشند که شما برای گردش در شهر از خانه خارج شوید ولی اگر اعلام کنید که برای کار کردن و پول درآوردن می خواهید اقدام کنید، صد البته که به شما کمک هم خواهند کرد. به یاد داشته باشید که منظورم از کار کردن فقط منشی گری در شرکت های مشکوک خصوصی نیست. در محیط زنانه هم می شود کار کرد. حتی در خانه هم می توانید کار کنید و موقعیت تماس با آدمهای جدید را بدست آورید.

اقدام جدیدی انجام دهید. تجربه تازه ای را امتحان کنید. به خاطر داشته باشید اگر هر روز همان کارهای همیشگی را انجام بدهید، هر شب همان نتایج همیشگی را در دست خواهید داشت و این غم انگیز است که ما به روش های قدیمی خود دودستی می چسبیم، غر می زنیم، نق می زنیم، همه آدمها را مقصر اعلام می کنیم ولی حاضر نیستیم ذره ای تغییر کنیم.

 منتظرم که راه حل های شما را دریافت کنم. آنها را جمع بندی خواهم کرد و در یک پست مستقل قرار خواهم داد تا برای همه شما مورد استفاده قرار بگیرد.

کتاب ازدواج مثل آب خوردن آسان است! برای مطالعه شما آماده


است. برای اطلاعات بیشتر  به  www.gisgolabetoon.com


مراجعه کنید.

 

ثبت آرزو

دختران دم بخت!

چه کسی تصمیم گرفته امسال ازدواج کند؟

 اینجا اعلام کنید. فهرستی از اسامی شما تهیه خواهم کرد و یک گروه آدم های خوب روی آن دعا خواهند کرد. تصمیم خود را اعلام کنید. خصوصی قبول نیست ها! آدرس ایمیل یا وبلاگ را ننویسید. نام خود را بنویسید. نام خانوادگی یا اسم وبلاگی را ننویسید. اعلام خواسته باید در جمع دوستان مثبت انجام شود. به اینجا افراد منفی باف هم سر می زنند، پس لازم نیست انرژی منفی آنها را روی خودتان متمرکز کنید.

اگر می ترسید آرزوی خود را به زبان بلند اعلام کنید، هنوز آماده ازدواج نیستید.

این اعلام خطاب به من نیست. این اعلام به کائنات است. این اعلام به خودتان است.

منتظر اعلام شما هستم.

من ................ تا تاریخ .................. با مرد دلخواهم،

 مردی که دوستش دارم و دوستم دارد،

 ازدواج کرده ام.

---------------------------

اگر کسی می خواهد آرزوی خود را ثبت کند

خواهش می کنم به این آدرس مراجعه کند.

.gisgolabetoon.comhttp://www/fa/صفحه-اصلی/news/57/ثبت-آرزوها

جلب نظر یک مرد ناآشنا

شما جایی می روید، برای مثال وارد یک فروشگاه، کلاس درس، کوه یا یک مهمانی شلوغ می شوید. یک آقا نظر شما را جلب می کند. حالا چطور می توانید نظر او به خود جلب کنید؟

دیده ام بعضی دختران به محض دیدن یک آقای مناسب، می روند و تنگ دل او می نشینند و هی لبخند می زنند و غمزه خرج او می کنند. این بدترین رفتار برای جلب نظر یک مرد است. باعث می شود شما را دست کم بگیرند.

روشی که به شما توصیه می کنم این است:

برای سی ثانیه مستقیم به چشمان او نگاه کنید. بدون لبخند، خنده، چشمک، سر تکان دادن یا هیچ ادا و اطواری. سپس رها کنید و بروید. فاصله بگیرید. دیگر نه نگاهش بکنید و نه کاری به کارش داشته باشید. کار شما همین بود. تمام شد. توجه دقیق به یک آقا نشان می دهد "تو برایم چشمگیر هستی." حالا اگر او هم شما را چشمگیر تلقی کند، اقدام خواهد کرد. اگر نیامد یعنی: 

یا شما تیپ مورد علاقه او نیستید،

یا او متاهل و متعهد است،

یا علاقه ای به خانمها ندارد. هم جنس هایش برای او جالب تر هستند.

پس لازم نیست اصرار کنید. بی فایده است.

پس از این "علامت دادن"، رفتارتان سنگین و محترمانه باشد. از خنده های پر سر و صدا، تکان دادن بدن، صحبت با صدای بلند و هر نوع حرکت جلف پرهیز کنید. اگر این حرکات از شما سر بزند، آن آقا شما را با یک بدن فروش حرفه ای اشتباه خواهد گرفت و ممکن است مورد اهانت و توهین قرار بگیرید.

20-15 دقیقه پس از علامت دادن، کاری کنید که دسترسی به شما آسان شود. برای مثال کمی تنها بگردید. البته نه با حالت رویایی یک آدم دیوانه خل وضع ماه زده. مثل کسی که کاری را انجام می دهد، چیزی می خرد، ظرفی جابجا می کند، حتی می توانید چیزی را به زمین بیندازید تا فرصت کمک کردن به شما فراهم شود.

یکی دو نکته:

وقتی تعدادی دختر مجرد همراه هم هستید، اگر همه تان به او زل بزنید هیچ کدام نتیجه نمی گیرید. اگر مرتب به هم سقلمه بزنید که "دارد تو را نگاه می کندها!" خود را کم ارزش می کنید.

در یک مجلس به 20-10 نفر هم زمان علامت ندهید. مردها متوجه می شوند شما دارید به همه در باغ سبز نشان می دهید و در مورد شما بد فکر خواهند کرد.

ممکن است بگویید شاید آن آقا خجالت می کشد جلو بیاید. اول این که شما نمی دانید آیا او خجالتی است یا خیر. پس بیخودی از همان اول سعی نکنید همه کارها را شما برایش انجام بدهید. دوم این که اگر مردی آنقدر خجالتی و غیر معاشرتی است که وقتی نیمه گمشده اش را ببیند، از ترس فلج شود و هیچ اقدامی به نظرش نرسد...بهتر است قبل از ازدواج کردن، اعتماد به نفس خود را بالا ببرد. او به درد شما هم نخواهد خورد.

وقتی آقا سر صحبت را باز کرد، ممکن است دستپاچه بشوید، سرخ و سفید شوید و دست و پا چلفتی به نظر بیایید. هیچ اشکالی ندارد. این خجالت کشیدن ها شما را جذابتر می کند. زیرا نشان می دهد کم تجربه هستید. ولی خوش اخلاق باشید. مودب باشید. دل کسی را نشکنید. اگر دل کسی را بشکنید، دلتان را خواهند شکست. جواب منفی را هم با ادب و ملایمت بیان کنید.

پیشنهاد می کنم همین الان "دوری از مردان نامناسب" را دوباره مطالعه کنید.

 

گیس گلابتون آشکار می شود!

تصمیم گرفته ام از پشت پرده بیرون بیایم. دوشنبه دوم مرداد ماه در سمینار صندلی های سفید شرکت می کنم. با آقای داوری هماهنگ کرده ام. قرار است چند کلمه ای حرف بزنم. شاید مثل همیشه تریپ گیس سفیدی برم دارد و نصیحت باران تان کنم. ذوق زده ام. دل تو دلم نیست. باید ماشینم را بشورم، موهایم را رنگ کنم، سر و صورتم را صفا بدهم. نمی دانم مانتو و روسری ام مناسب است یا نه. خلاصه کلی کار دارم.

آیا گولو، نسیم، شیم شیم، نلی، منجوق، کاکائو، ترنم، دریا، مارگزیده، فرزانه، عسل، مونا، الی گولو را خواهم دید؟

می دانم لاله، بانوی باران، الی، پرندیک، گیس طلا، مصی، مسافر و پگاه تهران نیستند.

دلم می خواهد متاهلین را هم ببینم. ولی خوب... می دانم که آنجا کاری ندارند. نازنین (که این روزها مادرش سخت بیمار است)، توت فرنگی، زن بابا، آیدا، حوا، پیچ، گلابتون بانو، اردیبهشت (که برای حج رفته)، تخت دوازده، سارا، سارا (ساکن دوبی است)، مانا، ستاره، عسل چشم، عسلی خانوم، یاسی، مامان خانم، فندق (که پا به ماه است)، مری گلی، دخترک حواس پرت، جودی (که هر دو تازه عروس هستند).

آقایان برایم کامنت نمی گذارند. از اینجا عبور می کنید یا خیر؟ دلم می خواهد جمعی از طلاب حوزه علمیه قم، جراح، شازده اسدالله میرزا، پزشک قانونی، دون ژوان را ببینم. و بیش از آن دلم می خواهد که داماد شدن شما عزیزان را ببینم.

دلم می خواهد همه شما خوانندگان فعال و غیر فعال را ببینم.

این افراد را اسم بردم چون بیش از بقیه جلوی چشمم بودند. گاهی اوقات خواب آنها را هم می بینم! فکرش را بکن!

اطلاعات سمینار را می توانید از دفتر آقای داوری بگیرید.

میشه یه روزی بگویم.....؟

گفته بودم که فروردین امسال انجام تمرینات کتاب "هشیاری مالی" را شروع کرده ام. دهم تیر دوره نود روزه تمرین کتاب هشیاری مالی تمام شد. آخرین خط کتاب می گوید: "حالا دوباره از اول شروع کنید!"  دوباره از اول شروع می کنم. خدا وکیلی هنوز نیمچه هشیار هم نشده ام. البته مطالب زیادی در مورد خودم دریافته ام:

فهمیدم که من در جذب پول محدودیت دارم. یعنی هر ماه درآمد مشخصی دارم و از آن سقف عبور نمی کنم. انگار حق خودم نمی دانم که از خوان گسترده نعمت به اندازه تمایلم استفداده کنم. گویا به خود می گویم همین یک کاسه آش برای تو بس است. تو لیاقت بیش از این را نداری.

فهمیدم که نگران بودن برای امور مالی را دوست دارم. زیرا وقتم را تلف می کند، حالم را خراب می کند و من می توانم از زیر نوشتن کتاب و ساختن وبسایت در بروم.

فهمیدم که بی پولی و فقیر بودن را نشانه آدم خوب بودن می دانم. فکر می کنم اگر در مقابل خدماتم دستمزد بگیرم، آدم طماع و بدی هستم.

فهمیدم که قدر کارها و خدمات خود را نمی دانم. چون انجام آنها برایم آسان است، متوجه نیستم که چه اندازه در زندگی و سلامتی روح و جسم دیگران موثر هستم. به همین دلیل از دریافت دستمزد خود خجل و شرمنده هستم.

وااااااااااااااااااای خیلی چیزها در مورد خودم فهمیدم.

آگاهی و اذعان، اولین قدم تغییر است.

من اذعان ی کنم که در دریافت پول موانع ذهنی دارم.

من اذعان ی کنم که رابطه ام با پول، دوستانه نیست. اگر مدام به دوستی بگویم: "تو را دوست ندارم. تو برایم مهم نیستی." چه اتفاقی رخ می دهد؟ دوستم قهر می کند و از من دور می شود. من مرتب می گویم پول مهم نیست! من پولدوست نیستم! بعد انتظار دارم جیبهایم پر از پول باشد. مگر می شود!

دلم می خواهد بزودی برایتان بنویسم: "پول در آوردن مثل آب خوردن آسان است!"

 

زن جذاب-2

مردها به زنی احترام می گذارند که برای خودش احترام قائل شود. به زنی اهمیت می دهند که خود را مهم و شایسته بداند.

وقتی هیچ کاری غیر از تلفن کردن و اس ام اس زدن به مرد نداشته باشید، مثل یک وزنه سنگین به گردن او آویزان شده اید و او را خسته و دلزده می کنید.

وقتی مرتب تلفن می کنید و می پرسید: "کجا هستی؟ چه کار می کنی؟ با کی رفتی؟ با کی آمدی؟" مرد احساس می کند در یک قفس زندانی شده است. احساس خفگی می کند.

وقتی از روز اول، هفته اول همه چیز (همه چیز!) را وسط می گذارید، مرد شما را دست کم  می گیرد. زیرا تصور می کند شما همه وجود خود را به هر مردی که از راه می رسد، تفویض می کنید.

وقتی او بی محلی می کند و شما به روی خودتان نمی آورید، کم کم شما را آدم حساب نمی کند.

وقتی مرد توهین می کند و شما هیچ نمی گویید و به اصطلاح آبروداری می کنید، شما را زیر پا له می کند. حتی اهمیت نمی دهد که شما دارید له می شوید.

مردان این کارها را از روی بدجنسی یا خبث طینت انجام نمی دهند. این طبیعت انسان است که وقتی کسی جلویش نایستد، تا هر جا دلش بکشد، می تازد.

احترام شما دست خودتان است. ارزش شما دست خود شماست. به قول معروف حرمت امامزاده را متولی اش نگه می دارد.

قدر خود را بدانید.

ادامه دارد...

من پادری بودم!

در روابطم با مردها همیشه بازنده بودم. از وقت و عاطفه و پول خود مایه می گذاشتم، ولی طرفی نمی بستم. قواعد من برای ارتباط با مردان چنین بود:

  • هیچ درخواستی نداشته باشم.
  • گوش به زنگ باشم او چه خواسته و نیازی دارد تا بسرعت برق و باد آن را برآورده کنم
  • او را با هدایا و کارهای جالب شگفت زده کنم.
  • همیشه خوش اخلاق و خنده رو باشم.
  • همیشه سرگرم کننده و دلپذیر باشم.
  • اگر به من بی اعتنایی کرد، توجه بیشتری به او داشته باشم.
  • اگر به من بی احترامی کرد، شیرین و مودب بمانم. خانم باشم و کوتاه بیایم.
  • اگر از رفتار ناپسند او ناراحت شدم، به روی خودم نیاورم و وانمود کنم به دل نگرفته ام.

یک کلام، من با رفتار و گفتارم به او ثابت می کردم، فرش زیر پای او هستم و او هر وقت میلش کشید می تواند منت بگذارد و بر من گام بگذارد.

حالا قواعدی تازه دارم...

جذابیت زنانه، جذابیت مردانه-4

ما نمی توانیم مردان را به ظاهربینی متهم کنیم. برای ما زنان، تحصیلات و شغل همسر آینده مان اهمیت دارد. هرقدر پسری زیبا و بیکاربرای ما شعر و غزل ببافد، نمی تواند در دل ما احساس امنیت ایجاد کند. و مردی با شغل مناسب و تحصیلات بالاتر را ترجیح می دهیم.

مردان ازدواج می کنند تا در کنار همسرشان آرامش داشته باشند. صورت زیبا، خلق خوش و نجابت زن، برای مرد آرامش می آورد، نه مدارک تحصیلی متعدد او. من نمی گویم تحصیلات بالا دختران، مانع ازدواج او می شود. خیر! می گویم دختر خانم های عزیز! به خاطر مدارک تحصیلی متعدد، به خود مغرور نشوید.

این تفاوت زن ومرد است. قرار نیست جنگ زن و مرد راه بیندازیم. قرار است مردان را بهتر بشناسیم تا بتوانیم شریک زندگی مناسب تری برای خود انتخاب کنیم.

برای پایه ریزی ازدواجی پردوام، امتیازات جام و شات باید مشابه باشند.

برای این که موقعیت بهتری برای ازدواج جذب کنیم، لازم است امتیاز جام و شات خود را بالا ببریم. به بیان دیگر دختران لازم است، متانت، جذابیت و خوش خلقی بیشتری داشته باشند و این همه به مدرک تحصیلی خود نبالند. پسران لازم است تحصیلات بالاتر، شغل مناسب تر و اخلاق بهتری داشته باشند. به زیبایی صورت و هیکل خود غره نباشند.

جذابیت زنانه، جذابیت مردانه-3

وقتی می خواهیم امتیازات دخترخانمی را محاسبه کنیم سه عامل دیگر را بررسی می کنیم:

جذابیت    اخلاق    متانت ===> جام

جذابیت با زیبایی متفاوت است. زیبایی خداداد است ولی جذابیت اکتسابی است. دختر زیبا ممکن است به دلیل اعتمادبنفس کم، لباس نامناسب و رفتار اجتماعی ضعیف، جذاب نباشد. ولی دختری با قیافه معمولی بسیار جذاب باشد. جذابیت زن، مربوط به اعتماد به نفس و احساس خودارزشی اوست. زن جذاب، زنی است خود را خوب و دلپذیر می داند. برای خود احترام و ارزش قائل است. اعتماد به نفس دارد. برای جلب نظر مردان خود را هلاک نمی کند. بیحرمتی و رفتار بی تفاوت مرد را نمی پذیرد. فکر نمی کند به هر قیمتی لازم است رابطه را حفظ کند. او زنی است که به خوبی می داند همیشه مردی وجود دارد که او را دوست بدارد و دیوانه وار او را بخواهد.

متانت فاکتور مهمی برای انتخاب همسر است. دخترکان جلف، مردان بوالهوس زیادی را جذب می کنند، ولی هنگام تصمیم گیری برای ازدواج، متانت یک دخترخانم عامل تعیین کننده ای است.

امتیاز جام برای یک دخترخانم متین دیپلمه با جذابیت متوسط و اخلاق تقریبا خوب چنین است:

15(جذابیت)           *15(اخلاق)         *18(متانت)=4050

امتیاز جام برای خانم دکتر نه چندان جذاب، عبوس و بسیار متین چنین است:

10(جذابیت)             *10(اخلاق)               *20(متانت)=2000

اینجاست که ما دختران تحصیل کرده شاکی می شویم چرا فلانی دختر دیپلمه ای را بر ما ترجیح داد. تحصیلات ما در این امتیازات محاسبه نمی شود. من نمی گویم تحصیلات بالا دختران، مانع ازدواج او می شود. خیر! می گویم دختر خانم های عزیز! به خاطر مدارک تحصیلی متعدد، به خود مغرور نشوید.

ادامه دارد...