-
78
دوشنبه 10 فروردین 1394 23:31
چیزهایی که داریم روزی ارزویمان بودن همین لب تاپ که این لحظه هاتو ثبت می کنه روزی ارزویت بود و اینک دلت لک زده برای یه عدد mvm خوشگل ، ان شالله وقتی نشستی داخل ماشین خوشگلت یه لحظه یادت بیوفته که روزی همین ماشین ارزوت بود ه
-
77
دوشنبه 10 فروردین 1394 23:27
نو می شود دلی که دیگر با تو نبود نو می شود زمینی که رویش قد م می زدی نو می شود هوایی که تو نفس می کشی
-
76
چهارشنبه 27 اسفند 1393 19:09
خداحافظ ای شادی لحظه هایم خداحافظ ای مهربان خیالم خدا حافظ ای راز پنهان قلبم خداحافظ ای شادمانی هر دم خداحافظ ای اشک جاری ز چشمم خداحافظ ای عشق پاک سرشتم خداحافظ 93 خداحافظ ای اسب چموش سلاااااااااااااااااااام 94
-
75
شنبه 23 اسفند 1393 22:00
هر آنچه متعلق به توست روی زمین می گذارم تا کوله بارم را سبک کنم حال که می روی همه خاطراتت را با خودت ببر هر بدی و نیکی ، هر غصه و شادی می روم به استقبال 94 امید دارم او بهتر از تو باشد شادتر ، رها تر ، خدا نگهدار 93 تو را به خدا می سپارم با تمام خاطراتت
-
74
جمعه 15 اسفند 1393 11:54
وقتی تو دلم حساب می کردم ببینم این ماه حقوقم چقدر میشه ، اصلا تصور نمی کردم وقتی می گم کاش حقوق منم مثل بقیه حساب می شد، انجام بشه. خیلی خوشحالم .اسمش هر چی می خواد ، باشه باشه ،ِ قانون جذب یا هر چیز دیگه امیدوارم یادم بمونه از این به یعد بیشتر از خدا بخوام
-
73
شنبه 9 اسفند 1393 22:28
اندر احوالات یک صفر کیلو متر آیا کسی که هیچ چیز از قوانین راهنمایی و رانندگی نمی داند ، می تواند از امتحان پیروز بیرون اید؟ .. هیچ وقت پشت رل ننشستم و حالا یهویی به سرم زده برم کلاس رانندگی که هیچی ازش نمی دونم و برام تازگی داره خدا آخر و عاقبتمونو بخیر کنه :))) این کتاب چطور می تونم در عرض 2 روز حفظ کنم؟ کجایی که کمی...
-
72
پنجشنبه 23 بهمن 1393 13:59
بعد مدتها تاخیر با کلی تغییرات و دستاورد برگشتم ویلاگ عزیزم بعد یک سال مشکل پرونده ام رفع شد و حالا رفته برای صدور مدرک عجیب حس و حال بهار به مشام می رسه بوی رنگ طیقه پایینی ها ، هوای ابری، نم نم بارون یهویی باعث شده فک کنم زمستون نیست البته بهارم نیست اصلا هیچی نیست خوشحالی از اینکه خوبی ، آرومی هیچ کس نیس هیچ چیز...
-
71
یکشنبه 11 آبان 1393 12:38
خدایا یه صبری به آدمها بده وقتی یه چیزی به نفع شون نیس ، وقتی می بینن هر چی تلاش می کنن بازم نمیشه ، بازم از رو نمیرن .این اسمش تلاش کردن نیس ، قسمته ! تازه بعدا که حکمتشو می فهمن کلی خجالت می کشند. گاهی گمان نمی کنی ولی می شود گاهی نمی شود که نمی شود که نمی شود گاهی هزار دوره دعا بی اجابت است گاهی نگفته قرعه به نام...
-
70
یکشنبه 4 آبان 1393 12:42
پس از مدتها آمدم امدم بنویسم من هستم همیجا ، در حال نفس کشیدن خوشحال و مسرورم از بودن ، امروز هم با صدای زنگ موبایل ، بیدار شدم. خدایا شکرت که هستم. السلام علیک یا حسین بن علی ع
-
69
جمعه 7 شهریور 1393 19:09
وقتی بذاری بچه همه فیلمای خارجی تلویزیونی ببینه ، نتیجه اش این میشه که کلی اسمای خارجکی یاد میگیره ، طوری که تو تیتراژ پایانی یه سریال ایرانی، اسم " فَرانک طهمورسیان" را فِرانک میخونه :))) + منظور ، شبکه های داخلی کشور می باشد..
-
68
چهارشنبه 15 مرداد 1393 16:41
چه طعمی داره این پول لامصب :) حتی اگه اولین حقوقت 200 تومان باشه !! مرسی خداجونم :))
-
67
یکشنبه 8 تیر 1393 22:42
هیچ گاه نباید در برابر جریان زندگی مقاومت کرد یا مانع ساخت .نباید برای هستی شرط و شروط گذاشت ،نباید گفت من فقط این ؟ را میخواهم.. همراه باش با جریان اب و باد و مه و خورشید و فلک... راحت و اسوده پیش برو ، نگران چیزی نباش و توکل کن به یگانه خالق هستی ، پیش برو و همواره لذت ببر از یاد کردن و تجسمِ چیزهایی که دوست داری ....
-
66
شنبه 31 خرداد 1393 15:23
اولین تجربه امروز شنبه 31 خرداده مصادف شده با اولین روز تدریس من یه کلاس 7-8نفره پسرونه که بعضیاشون جلسه 4 بود که کلاس زبان می امدن بقیه جلسه اول شون و من تازه کار مونده بودم با این دو جناح چیکار کنم؟ اونایی که بلد بودن مهلت نمیدادن من کلمه هارو بگم اون یکیا هم بیچاره ها تلفظ درست نمی فهمیدن! خیلی سختم بود کلاس جمع و...
-
65
دوشنبه 19 خرداد 1393 12:46
بالاخره تصمیم گرفته شد رخت از بهشت برکَنیم و راهی زمین شویم .تبعیدی شیرین اما پر مشقت تجربه ای برای دوست داشتنها ، محبتها و عشق دوست دارم این روز را از اینکه به طور کاملا رسمی و بامجوز قبلی در این کره خاکی پا گذاشتم، بسی خرسندم خرسند تر از ان ، اینکه امروز مصادف شد با میلاد حضرت علی اکبر ع {روز جوان} :))) و باز...
-
64
سهشنبه 13 خرداد 1393 19:53
دیدی بعضیا با خودشون قهرن اصلا دوست خوبی برا خودشون نیستن هیچ، دشمن اند اصلا :) دریغ از دیدن یه خوبی ، فقط فقط بدی ها یا ضعف ادم میبینن و از ادم انتظار بیش از اندازه دارن مدام غر میزنن تا اینکه یکی دیگه پیدا میشه مثل اقای حورایی حرفایی بهش میزنه که کمی به خودش میاد و اون دوست غر غروشو هم میذاره کنار.