عشق یعنی این لحظه های خیلی خاص
که خـداهم فـکر ماست
همه ی دنیا اینجاست
اخرین جمعه اخرین ماه از پاییز
خب دلبند مامان و بابا، بالاخره پاییز وجودمان هم تمام شد. تمام غصه هایت را به دست برگهای ریزان سپردی!!چطور گذشت ؟
-والا نمیدانم بی هوا شروع شد تا به خودمان بیاییم هم تمام شد... اصلا گویی ریتم زندگی ام به هم ریخته ، بسوزد عمه عاشقی که این اتش را به پا کرد.. در پاییز به خواب زمستانی رفتندی و در زمستان بیدار شدندی
زمستان شد و یک رنگی باید اموخت .ببینم حالا میتوانی فصل جدید از کتاب زندگی ات را، با یک رنگی و صفا شروع کنی؟
بی غصه،بی لغوز،بابا بــــــی خیال یلداتـــ شیرین و دلنشین
وبلاگت زیباست ...